ای که با من و دور از منی
بهدرآ و کمی به من نزدیکتر شو
چرا از من می گریزی؟
بیا و بر شانههای استوار قلبم تکیه کن
دستان پرمهر احساسم را بگیر
من نیز مانند تو تنهایم
درین گردباد حوادث تنهایم نگذار
هیچکس مانند ما نیست
هیچکس از ما به ما نزدیکتر نیست
'' زنهار! آب سرد را بر سر خاطرهی برتافته و مضطرب،
یکباره فرو نباری''
تلخکامی ها را به باد بسپار
دلم از عشق تو داغست هنوز
با گفتههای یخی ات
ترک برمیدارد
میشکند
می میرد
زنهار!
دلنوشته
۱ نظر:
با سلام مجدد
اينكه زير نوشته ها، دل نوشته نوشته مي شود، خيلي خوشحالم ميكنه،چون متوجه ميشوم كه اين واقعا دلنوشته است.
يا حق
ارسال یک نظر