''رفتن راز غریب همین زندگانیست''
تو آمدی با همه مهربانی هایت، اکنون هم داری میروی با مهربانیها و دلبستگی هایی که در دلهای ما ایجاد کردی.
تو از لابلای ابرهای سیاه نامهربانی سر بهدر آوردی و روی خوش دوستی و پاکی را به ما نشان دادی.
ای کاش آنقدر قدرت داشتم که تمامی جنگهای دنیا را متوقف می کردم ، نفرین بر هرچه که بوی جنگ و بدی میدهد.
می دانم قدرت یک انسان فراتر ازین حرفهاست پس با تمامی قدرتی که خدای مهربانم در اختیارم نهاده برایت بهترینها را آرزو میکنم.
می خواهم تو آسوده باشی ، هرگونه که تو میخواهی باشد، اگر می خواهی بمانی، از خدا ماندنت را می خواهم و اگر می خواهی بروی ، به خدایت میسپارم.
آنقدر در دل من خوبی و مهربانی از خودت به جا گذاشتهای که اگر بخواهم بنویسمشان واژه کم میاورم مانند همیشه، و آنوقت است که نوشتههایم تکراری خواهند شد چون واقعا خوب هستی.
خوبی را باید از تو آموخت، خوبی را می توان در تو تعبیر کرد.پاکی و زلالی قلب مهربانت مانند پاکی و زلالی قلب فرشتههای سفید است.
نمی دانم چگونه بگویم که دیگران نیز بفهمند تو کیستی.
دلنوشته
۱ نظر:
با سلام
نمیدانم در مقابل اینهمه لطف و واژگان زیبا چه بگویم.
فقط میتوانم بگویم متشکرم، و قشنگ و زیبا مانند خورشید است.
یا حق
ارسال یک نظر