۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

بیا


کاش بودی!این روزها نبودنت بیداد می کند.
آرامش حضورت همه چیز را آرام می کرد، حتی بدیها و زشتیها منجر به‌ خوبی می شدند بی آنکه بفهمیم این آرامش از برکت وجود توبود و بس...
کاش بودی!
نبودنت را مدتیست بیشتر از هر وقتی احساس می کنم. می دانی مهربانم؟ روزهایی ست نبودنت بی رحمانه بر سرم آوار می شود.
حس تلخ نبودنت، زانوهایم را سست می کند...کاش تمامی قدرتت را، تمامی صبوریت را برایم جا می گذاشتی. بیا! برایم بگو که چه کنم.........
.
.
.
.
.
.
.
.
دلنوشته


۳ نظر:

ابراهيم گفت...

كاش بودي ... حتی بدیها و زشتیها منجر به‌ خوبی می شدند.
....
ببخش بيان جام ... خيلي وقت بود كه اينجا نيومده بودم. با اين نوشته زيبا سوپرايز شدم. :)

ناشناس گفت...

با سلام

كافيست جلوي آئينه رفته تا آمدنش را ببيني و آرامش بيابي.

فقط خود را ببين و به داشته هايت ببال و افتخار كن.

موفق باشي
يا حق
وحيد

مهسا گفت...

برایم بگو که چه کنم...

@};-