۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

چون ستاره با ستاره شد قرین


انگار زنی ایستاده در دل ستاره‌ها و باز
به‌ بالاترین نقطه چشم دوخته‌ است
با گوشواره‌ای به رنگ ارغوان و تاجی از ستاره
و نفسی که در سینه حبس شده
گیسوهایش را باد با خود برده است
همچون خیال نمناک من




دلنوشته

۱ نظر:

ناشناس گفت...

انگار مردی ایستاده در دل ماه
خیره به شرارهای نور عنبرین
با چشمهایی به رنگ ارغوان
خرده آمالی سپرده به باد
همچو برگی گرفتار باد خزان
زیبا بود بیان