۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

میلاد من - معین

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام
تولدت مبارك

يا حق
وحيد

pare parvaz گفت...

برای روز میلاد تن من،
نمی خوام پیرهن شادی بپوشی
به رسم عادت دیرینه حتی،
برایم جام سرمستی بنوشی

برای روز میلادم اگر تو،
به فکر هدیه ای ارزنده هستی
منو با خود ببر تا اوج خواستن،
بگو با من که با من زنده هستی
که من بی تو نه آغازم نه پایان،
تویی آغاز روز بودن من
نذار پایان این احساس شیرین،
بشه بی تو غم فرسودن من

نمی خوام از گلهای سرخابی،
برایم تاج خوشبختی بیاری
به ارزشهای ایثار محبت،
به پایم اشک خوشحالی بباری
بذار از داغی دستهای تنها،
بگیره هرم گرما بستر من
بذار با تو بسوزه جسم خستم،
ببینی آتش و خاکستر من
ای تنها نیاز زنده موندن،
بکش دست نوازش بر سر من
به تن کن پیرهنی رنگ محبت،
اگه خواستی بیایی دیدن من
که من بی تو نه آغازم نه پایان،
تویی آغاز روز بودن من
نذار پایان این احساس شیرین،
بشه بی تو غم فرسودن من
...........................
..............................
...................................
تولّـــدت مبــــــارک ای دختر پاييز
بارون مهر از تو چشات می باره ريزريز

طـــراوت و تـــازگی ِبهـــارو داری
بذار بگم..توو خانــومی..يکّه سواری

ترانه هات ترنـــّم ِ قشنگ بــــارون
همــش شگــرد ِقلبته!وديــعه خاتـون

يک يکشون دلــم رو جـدی جـدی بــرده
عبــورتو به ذهــن کوچـــه ها سپرده

بــرات دارم هميشه آرزوی شيـــرين
يه لـحظه هم نباشی از زمونه غمگين

بتابه ماهِ دلخوشی تو صحــن شب هات
نگيــره نورشو ازت .. بمونه باهات

ســاده ميگم حرفامو تا بدونی شايد
دوسِت دارم صميمی و خالص و بی حــد