۱۳۹۲ آذر ۳۰, شنبه

حافظ سرود مجلس ما ذكر خير تست




 صوفی از پرتو مِی راز نهانی دانستگوهر هرکس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه‌ی گل، مرغ سحر داند و بسکه نه هر کو ورقی خواند معانی دانست!
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتادهبجز از عشق تو باقی، همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز اَبنای عوامْ اندیشممحتسب نیز در این عیشِ نهانی دانست
دلبرْ آسایش ما مصلحت وقت ندیدور نه از جانب ما، دلْ نگرانی دانست
سنگ و گِل را کند از یمن نظر لعل و عقیقهر که قدر نفس باد یَمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزیترسم این نکته به تحقیقْ ندانی دانست!
مِی بیاور که ننازد به گُلِ باغ جهانهر که غارتگریِ بادِ خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیختز اثر تربیت آصف ثانی دانست

هیچ نظری موجود نیست: