۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

سرگردان


لرزش دل من

سکوت لب تو

سرگردانی من

هجوم غیرمنتظره‌ی عشق

خودخواهی من؟!

سرنوشت ....

ابهام

دلنوشته

۵ نظر:

pare parvaz گفت...

وقتي كه شانه هايم

در زير بار حادثه مي‌خواست بشكند

يك لحظه از خاطر پريشان من گذشت

" بر شانه هاي تو "

بر شانه‌هاي تو

مي‌شد اگر سري بگـذارم

و اين بغض درد را

از تنگـناي سينه برآرم به هاي هاي

آن جان پناه مهر

شايد كه مي‌توانست

از بار اين مصيبت سنگـين آسوده‌ام كند

Unknown گفت...

با سلام

آنان که از روي فکر کار مي کنند در توفان هاي زندگي غرق نمي شوند.

بايد بدانيم چه مي خواهيم و اعتقاد پيدا کنيم که بايد به آن برسيم و با جرات و پشتکار شروع به کار کنيم.

ابهام چرا؟؟؟؟
با وجود اینهمه نشاط و شادی در خودت و در جامعه!!!!!!

موفق باشی
یا حق

saraxatoon گفت...

salam baian khanom
mazerat ke aval nashnakhtameton
badan fwk kardam fahmidam
age hadsam dorost bode bashe shoma dokhtar ameie mehranid
2roste?!?!?!?!?!?!?!?!?!
age 2rost bod begid ke manam khodamo moarefi konam:D
be manam sar bezanid
www.saraxatoon.blogfa.com

متولد ماه مهر گفت...

خب این کم چیزی نیست !
مگه چیه نداره برو حالشو ببر فرزند پایییییییزی !!
تازه چی ؟

ناشناس گفت...

در واژهه ای سرگردانم نفس بکش..میبینی که شیرین بیان میروید از باغچه پندارم