تو اگر بشناسی ام ، تو اگر بخواهی ام ، تو اگر بخوانی ام
دلنوشته
۳ نظر:
تی تی
گفت...
قرار نیست تاب بیاورم این نامربوطِ نا ممکن زندگی را که دیگر از شیرین های کنار و کرانش دلم بهم می خورد در این اوقات تنها به این دلخوشم که راه می روم و راه مروم و راه که پیادهگَز کنم مسیر دشوار و پر سنگلاخ بودنِ ناروشن را نابود می کنم یکی یکی نام و نِشان هر چه مهرو مهربانی را در این خشکسال عشق در این برهوت بی پناهی در این....
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از كویر است
۳ نظر:
قرار نیست
تاب بیاورم
این نامربوطِ نا ممکن
زندگی را
که دیگر
از شیرین های کنار و کرانش
دلم بهم می خورد
در این اوقات
تنها به این دلخوشم
که راه می روم و راه مروم و راه
که پیادهگَز کنم
مسیر دشوار و پر سنگلاخ بودنِ ناروشن را
نابود می کنم
یکی یکی نام و نِشان هر چه مهرو مهربانی را
در این خشکسال عشق
در این برهوت بی پناهی
در این....
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از كویر است
موفق باشی
یا حق
آه چه شب ها كه پشت پنجره ي ذهن
نور ضعيف چراغ خاطره مي تافت
حافظه ي من چو عنكبوت كهنسال
پرده اي از خاطرات
گمشده مي يافت ...
دلنوشته خیلی زیبایی است.
زیبا توصیف می کنی. خیلی خوشم اومد.
ارسال یک نظر