در تبعیدگاه تو
به جرم تنهایی
روزهایی از همینجا
روی این شاخەی لرزان درخت
واژەهایم را به دست باد می سپردم
به مقصد خیال تو
و اکنون روزهاست
سکوت پیشە کردەام
..........
من تمامی واژەها را جمع خواهم کرد
من تمامی واژەها را جمع خواهم کرد
تا روزی
طولانی ترین غزل عشق را بسرایم
دلنوشته
۶ نظر:
سکوت می کنم !
سکوت می کنی !
لحظه پر می شود از حرفهای سکوتی !
کسی نمی شنود !
اما ...
من می شنوم !
تو می شنوی !
سکوت راز حرف ماست !
.
.
.
: ايستاده ام در بينهايت شب...... با بي نهايت غم...... کسي سراغ کوچه انتظار را از من مي گيرد........ و من بن بست اندوه را در چشمانش مي بينم....... به جاي پاسخ...... در آغوشش مي گيرم..... در بي نهايت شب غم.....
سلام مطالب زیبایی بود میشه وب من رو که جدیدا ساختم ببینی ونپرتون رو بگید ممنون diana1360.blogfa.com
سلام مطالب زیبایی بود میشه وب من رو که جدیدا ساختم ببینی ونپرتون رو بگید ممنون diana1360.blogfa.com
mesle hamishe ziba
ارسال یک نظر