دلگیرم .
از کی و از چی ؟ خودمم نمیدونم .چند روزه به گوشهای خیره میشم . یه ابر سیاه توی آسمون دلم جا خوش کرده نه بادی میوزه که اونو با خودش ببره و نه خبری از بارونه.
یه جورایی انگار نگرانم. اما هرچی فکر میکنم نمیدونم نگران چی . کمی هم عصبی و بی حوصلهم و کلافه هم هستم از اینکه دلیل این همه پریشانی رو نمیدونم.
دلم میخواد کمی گریه کنم اما انگار اون ابره خیلی سرسخت تر از منه ، چون حتی اجازه نمیده اشکی که توی دلمه از چشمام فراتر بره. اشک توی چشمم جمع میشه اما سرازیر نمیشه .
ای خدا من چهم شده؟ یعنی اتفاقی ممکنه بیفته؟ نه نه امیدوارم هیچ اتفاق ناگواری نیفته، خدایا خدایا.......
دلنوشته
۲ نظر:
هر چند كه اين ورا هم دل آسمون بد جوري گرفته اميدوارم آسمون ابري حوالي شما زودتر دلش سبك بشه
اميدوارم هيچوقت دلگيريت را نبينم.
يا حق
ارسال یک نظر