۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

دوستت ندارم و دوستت دارم


دوستت ندارم و دوستت دارم
اين را بدان که من دوستت ندارم و دوستت دارم
چرا که زندگاني را دو چهره است،
کلام، بالي ست از سکوت،
و آتش را نيمه ای ست از سرما.

دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم،
تا بي کرانگي را از سر گيرم،
و هرگز از دوست داشتنت باز نايستم:
چنين است که من هنوز دوستت نمي دارم.

دوستت دارم و دوستت ندارم آن چنان که گويي
کليدهای نيک بختي و سرنوشتي نامعلوم،
در دست های من باشد.

برای آنکه دوستت بدارم، عشقم را دو زندگاني هست،
چنين است که دوستت دارم در آن دم که دوستت ندارم
ودوستت دارم به آن هنگام که دوستت دارم.


پابلو نرودا (1973 - 1904)

۵ نظر:

احمد مسعودیان نویسنده رمان آخرین پیمانه گفت...

سلام
متن زیبایی گذاشتید
از خوندنش لذت بردم
پیروز باشید

مهسا گفت...

دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم،
تا بي کرانگي را از سر گيرم،
و هرگز از دوست داشتنت باز نايستم:
چنين است که من هنوز دوستت نمي دارم.

از این قسمتش خیلی خوشم اومد قشنگ گفته نه بیان!؟!؟ :D

Unknown گفت...

با سلام
زیبا و دلنشین بود.

موفق و پیروز باشی
یا حق

ناشناس گفت...

چون همنشینی خار و گل
چون شب و روز
دوستت دارم و ندارم
برای کلام سکوت است
و برای روشنایی روز
بی نوری شب نام گرفته
دوستت دارم بدانسان که انباشتگی روز از هجوم نور
و عطر در زیبایی رگبرگهای گل
و بیان در نطق واژه ی "دوستت دارم"
همه ی خوبی ها از دوست داشتنت غنچه میدهد
و
دوستت ندارم
مباد که ناکرانگی تراوش همه نیکی را
به گزند سکوتی میان کلماتم
به کران مداری تسلسلی باطل دایره کنم
بگذار هیچگاه کلامم از موازات این وازه باز نماند
دوستت ندارم که دوست بدارم دوست داشتنت را
در ذات معنای ازلیش
تا همیشه ی ابد
تا ابد


* شرق

جوجوهه گفت...

دوستت دارم را
با من بسیار بگو
دوستم داری را
از من بسیار بپرس
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
"دوستت دارم"