۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

خیال تو


مرا به باغ آینه می برد خیال تو
هر آینه
عشقی و مهری و گلی را
به تصویر می کشد
مرا به باغ عشق می برد خیال تو
مرا به باغ مهر
مرا به باغ گل




دلنوشته

۵ نظر:

مهسا در حالیکه با خیال رفته بود گفت...

مرا به کجاها که نمیبرد این خیال تو
:D:D:D:D:D:D:D
خیلی ناز بود عکسی که گذاشتی هم رویا داره توش

ققنوس گفت...

سلام عسیسم.
خیلی قشنگ بود، مثل همه ی نوشته هات.
منم آپم گلم، خوشحال میشم سر بزنی.
بوس بوس.
شاد باشی عزیزم.

ناشناس گفت...

سلام خيلي تشكر از حضور گرمتون
خيلي خوشحال شدم
بازم منتظرتون هستم

http://gole_roze_sefid.persianblog.ir/

sara گفت...

salam khale
khoobi?
che khabar?
khoshi?
rasti in neveshtehatam mese hamishe200000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000:-*

جوجوهه گفت...

اما مرا به آغوش میکشد خیال تو
جاتون خالی اینقدرم این آغوش خیالی به ما می چسبه که
البته فعلن یه چن وختی هس یه مهمون دیگه هم داره
حالا فعلن تو بخل شما باشه اشال نداره
بهدن میادش تو بخل خودم ( چشمک و خیشالت )