پرندهی خوش بال عشق!
نگفتمت اسیرت نخواهم کرد؟
نگفتمت از قفس و زندانبان بودن بیزارم؟
پس از چه میگریزی؟
از چه روی پنهانی از چشمانم؟
عشق ای پرندهی خوش بال من!
پروازت را میستایم حتی اگر با من و برای من نباشد
پس در مقابل چشمانم پرواز را آغاز کن تا دمی بیارامم
تماشای پروازت و اوج گرفتنت در آسمان را از من نگیر تا دلم نگیرد
تا نمیرم........
دلنوشته
۱ نظر:
پس در مقابل چشمانم پرواز را آغاز کن تا دمی بیارامم
چه قشنگ و زیبا نوشتی
یا حق
ارسال یک نظر