۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

خاموشی


برق نگاهی که همیشه می ستودی،در حافظه ات مانده است؟!

دیریست خاموش شده است..........

۵ نظر:

همیشه جوجوی خاله گفت...

مگه میشه خاموش بشه ؟؟؟


امکااااااان نداااااااااره


مهربانی شوما به روحتون پیوند خورده

ته ته وجودتونه

دست خودتون نیس که خانوم ...

یوسف گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

شعرم متبرک به نگاه تو و لبهایِ من ای دوست !
* نوشته هائي كه پيشكش كسي نميشود *

pare parvaz گفت...

آنگاه كه انگار نيستي، آنگاه كه انگار رهاي‌مان كرده‌اي... چنين مكن... چنان مباش... تويي تنها بهانه آرامش ِ نازنين ِ يك برگ در هياهوي طوفان و هراس زمين و ولوله‌ي آسمان... هرگاه كه خواستي بروي، نرو! هرگاه كه خواستي تاريك شوي، روشن باش! هرگاه كه خواستي خاموش شوي، آواز بخوان، هرگاه كه خواستي پنهان شوي، پنهان مشو. هرگاه كه خواستي خسته شوي، خسته نباش... ما به تو بنديم... هميشه باش. هميشه‌ي غم‌ها و شادي‌ها باش. ما را با آنها چه كار تنها تو باش

نفیس گفت...

برای اونی که برق نگاه و می بینه و ستایش می کنه هیچ وقت خاموشی ای وجود نداره .