۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۸, جمعه

مادرم


مادرم مرکز يک دايره پر معناست .................... مادرم بوي بهشت بوي تمام گلهاست

مادرم بوي تب و رنج و غم و غصه ماست ......... مادرم عشق براي گذر از سختي هاست

زير پاي مادران جنت و مينوي خداست .................دل اگر هست به گيتي دل مادرهاست

غم ندارد کسي دوست چو مادر دارد .................. لنگر کشتي عشق عاطفه مادرهاست

مثل گلبرگهاي رنگين گل سرخ بهار .................. دل خونين چون درياي غم مادرهاست

راه با پاي پر از ابله گر مي پويي ...................... راه دل رو که آن راه دل مادرهاست

رحيم احمدي

۲ نظر:

pare parvaz گفت...

مادر اي مادر خوب
اين چه روحي است عظيم
وين چه عشقي است بزرگ
كه پس از مرگ نگيري آرام
تن بيجان تو در سينه خاك
به نهالي كه در اين غمكده تنها ماندست
باز جان مي بخشد
قطره خوني كه به جا مانده در آن پيكر سرد
سرو را تاب و توان
مي بخشد
شب هم آغوش سكوت
مي رسد نرم ز راه
من از آن دشت خموش
باز رو كرده به اين شهر پر از جوش و خروش
مي روم خوش به سبكبالي باد
همه ذرات وجودم آزاد
همه ذرات وجودم فرياد
فریدون مشیری

Unknown گفت...

سلام

دل خونين چون درياي غم مادرهاست

یا حق