۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

تو به من بیاموز


پی تو می گردم درون واژه‌ها

بهتر بگویم

پی واژه‌ای می گردم برای گفتن از تو

در هرجا در هر آن

سطر به سطر واژه به واژه

تورا می یابم اما

نمی توانم بنویسمت

تو هستی اما

نمی یابمت

آغوش پر از مهرت حس کردنیست اما

نمی توانم در آغوشت بگیرم

واژه‌ها را به کناری می نهم

تا فقط تو بمانی

فقط خود خودت

تو به من بیاموز که چگونه ساز زندگی را خوش آهنگ بنوازم

آنچنانکه تو نواختی

تو به من بیاموز که چگونه بنویسمت

چنانکه به دیگران آموختی که بنویسند "آب ، بابا"

به من نیز بیاموز " مادر"

دلنوشته




۲ نظر:

علي گفت...

سلام
اين حش قشنگت را بايد تحسين كرد
خدا رحمتش كند كه شايسته دلتنگي هاي هميشگي انسان است
مادر

ناشناس گفت...

سلام خاله جونی میسی بابت تبریک پستتم خیلی نایسه خاله
من دارم میرم نیستم شاید تفلده قشنگتم نباشم از همیت الان تفلدت مبارک ببشخیددددددددددد خاله بووووووووووس خاله جونی تی تی هستم قاط زده باز:((