مثل بچه مهدکودکیها عکستو روی پتو نقاشی میکنم با چشمهایی بزرگ و مژههایی بلند و یه لب خندون ، اما یه دل بزرگ که بیشتر نقاشیمو در بر میگیره . بهش نگاه میکنم ، چهقدر شبیه خودته مامانی ، بغلش میکنم انگار واقعن توی بغلتم ، گریهم میگیره و یه دل سیر میبارم ، برای اینکه هر لحظه که بهت فکر میکنم ، دلم آتیش میگیره و میفهمم که بی مامانی چهقدر سخته...... کاش هیچوقت هیچ کسی بی مامان نشه .میدونم آرزویی محاله اما .....
مامانم دوستت دارم بهت نیاز دارم.توروخدا تنهام نذار.
دلنوشته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر