۱۳۸۸ خرداد ۳۰, شنبه

خسته‌ام


چه سکوت غمگینی

گاهی درد غربت را چه خوب میشود حس کرد

همه‌چیز بوی تلخی میدهد

چه بغض سنگینی

بگذار بشکنم این سکوت را با این بغض

خسته‌ام

از اینهمه گریز

یا به حبس ابد محکومم کن

یا رهایم ساز

دلنوشته

هیچ نظری موجود نیست: