هنوز هم در دشت رویا هستم با پاهای برهنه روی سبزههای نمناک باران خورده . شبنم می نوشم و می دوم و فریاد شادی سر می دهم و کودکانه می خندم و از سر شوق با آب برکه بازی می کنم و به آسمان آبی خیره می شوم و ذهنم را درگیر ابرها می کنم و دلم لبخند می زند. هنوز هم در انتظار باران هستم تا ببارد و چون مهر خدا پوستم را نوازش کند و مرا به اوج ببرد. هنوز هم بیتاب و بیقرار همان کلبهی چوبی هستم که پنجرهاش رو به دشت رویا باز می شود و من همیشه دم همان پنجره منتظر آمدن کسی هستم "کسی که مثل هیچکس نیست"
هنوز هم دلم میخواهد بدوم تا پای همان کوه بلند وآن درخت کنار برکه که چه شبها گوش فرا داد به شازده کوچولو و روباه و گل سرخ. دلم خنده میخواهد، دلم گریه می خواهد، دلم دویدن و باران و رنگین کمان میخواهد، دلم سبزهی باران خورده میخواهد............درخت چشم انتظار است عجله کن فرصت از دست می رود...... 1 ، 2 ، 3
دلنوشته
۳ نظر:
شبنم مهتاب میبارد.
دشت سرشار از بخار آبی گلهای نیلوفر.
میدرخشد روی خاک آیینهای بی طرح.
مرز میلغزد ز روی دست.
من، کجا لغزیدهام در خواب؟
مانده سرگردان نگاهم در شب آرام آیینه.
برگ تصویری نمیافتد در این مرداب.
او، خدای دشت، میپیچد صدایش در بخار درههای دور:
مو پریشانهای باد!
گـَرد خواب از تن بیافشانید.
دانه ای تاریک مانده در نشیب دشت،
دانه را در خاک آیینه نهان سازید.
مو پریشانهای باد از تن بدر آورده تور خواب
دانه را در خاک ترد و بی نم آیینه میکارند.
او، خدای دشت، میریزد صدایش را به جام سبز خاموشی:
در عطش میسوزد اکنون دانه ی تاریک،
خاک آیینه کنید از اشک گرم چشمتان سیراب.
حوریان چشمه با سرپنجههای سیم
میزدایند از بلور دیده دود خواب.
ابر چشم حوریان چشمه میبارد.
تار و پود خاک میلرزد.
میوزد بر من نسیم سرد هشیاری.
ای خدای دشت نیلوفر!
کو کلید نقره ی درهای بیداری؟
در نشیب شب صدای حوریان چشمه میلغزد:
ای در این افسون نهاده پای،
چشمها را کرده سرشار از مه تصویر!
باز کن درهای بی روزن
تا نهفته پردهها در رقص عطری مست جان گیرند.
– حوریان چشمه! شویید از نگاهم نقش جادو را.
مو پریشانهای باد!
برگهای وهم را از شاخههای من فرو ریزید.
حوریان و مو پریشانها هم آوا:
او ز روزنهای عطر آلود
روی خاک لحظههای دور میبیند گلی همرنگ،
لذتی تاریک میسوزد نگاهش را.
ای خدای دشت نیلوفر!
بازگردان رهرو بی تاب را از جاده ی رویا.
با سلام
جالب و زیبا بود.
امیدوارم همیشه شاد و سرحال بمانی و منتظر شادی باشی.
یا حق
من هم دلم خنده وگریه میخواد
دویدن و بارون و رنگین کمان میخواد
ارسال یک نظر