۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

پروانه‌ام برای تو


نه به یکباره‌ ویرانش می کنی

نه نغمه‌ای سرمی دهی اش

در برزخی اینچنین شیرین و سنگین ، بوده‌ای هرگز؟

جرات کن برهانم

این دل دل شاعرانه‌ات

این فروتنی عارفانه‌ات

می کشد روزی

................

خیالی نیست

پروا مکن بکش

وصیتنامه‌ام را برای آنروز

با دل نوشته‌ام

میراثم برای تو پروانه‌ای ست

که شاید گرانبهاتر از بودنم باشدت.

دلنوشته

۴ نظر:

Unknown گفت...

با سلام
جملات خیلی زیبا هستند
اما برای من خیلی سنگین هستند.
نمی دانم، با شناختی که دارم !!!!!!!!

piade گفت...

(^.^)-.-)
این دل دل شاعرانه‌ات


این فروتنی عارفانه‌ات


می کشد روزی

ناشناس گفت...

نمی دونم از وقتی اومدم تو کلوب شازده کوچولو،از وقتی شیدرخ رو دیدم...از وقتی شیدرخ رو شناختم...هر جا پروانه می بینم یاد اون مهربون می افتم...
الان داشتم به این فکر می کردم که نگرانشم...دلم براش تنگ شده...
نیست چند روزی...
یه هو آدرس لاگ شما رو دیدم...
زیبا می نویسین...
الحق که دلنوشته ان!

page cloobam:

http://www.cloob.com/name/best_angel

آنکه می گویی بگو، لال می شود گفت...

مرا بیاموز
چگونه درباره ات بنویسم
یا چگونه از یادت ببرم!