۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

تصور کن



تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته!


جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته!


جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست!


جواب هم‌صدایی‌ها پلیس ضد شورش نیست!


نه بمب هسته‌ای داره، نه بمب‌افکن نه خمپاره!


دیگه هیچ بچه‌ای پاشو روی مین جا نمی‌زاره!


همه آزاد آزادن، همه بی‌درد بی‌دردن!


تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگها خودکشی کردن!


جهانی را تصور کن، بدون نفرت و باروت!


بدون ظلم خود کامه بدون وحشت و طاغوت!


جهانی را تصور کن، پر از لبخند و آزادی!


لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی!


تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه!


اگه با بردن اسمش گلوت پر میشه از سرمه!


تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س!


تمام جنگای دنیا، شدن مشمول آتش‌بس!


کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم!


دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم!


بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا!


تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا!

هیچ نظری موجود نیست: