۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

آرزو


اول از همه برایت آرزو میكنم كه عاشق شوی واگر هستی كسی هم به تو عشق بورزد واگر اینگونه نیست تنهائیت كوتاه باشد و پس از تنهاییت نفرت از كسی نیابی آرزومندم كه اینگونه پیش نیاید ............... و اما اگر پیش آمد بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی كنی برایت ، همچنان آرزومندم دوستانی داشته باشی از جمله دوستان بد و ناپایدار ............... برخی نادوست و برخی دوستدار ........... كه دست كم یكی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد و چون زندگی بدین گونه است برایت آرزومندم كه دشمن نیز داشته باشی ............ نه كم و نه زیاد ........درست به اندازه تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند كه دست كم یكی از آنها اعتراضش به حق باشد........ تا كه زیاد به خود غره نشوی و نیز آرزومندم مفید فایده باشی نه خیلی غیر ضروری تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن كافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد . همچنین برایت آرزومندم صبور باشی نه با كسانی كه اشتباهات كوچك می كنند......... بلكه با كسانی كه اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میكنند.......... و با كاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی و امیدوارم اگر جوان هستی خیلی به تعجیل رسیده نشوی و اگر رسیده ای به جوان نمایی اصرار نورزی و اگر پیری تسلیم نشوی ........... چرا كه هر سنی خوشی و نا خوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد . امیدوارم سگی را نوازش كنی به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یك سهره گوش كنی وقتی كه آوای سحرگاهی خود را سر میدهد........... چرا كه به این طریق احساس زیبایی خواهی یافت .......... به رایگان امیدوارم كه دانه ای هم بر خاك بفشانی ............ هر چند خرد بوده باشد........ و با روییدنش همراه شوی تا دریابی كه تا چه اندازه زندگی در یك درخت وجود دارد . و به علاوه امیدوارم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و سالی یكبار پولت را جلوی رویت بگذاری و بگویی این مال من است فقط برای اینكه روشن كنی كدام ارباب دیگری است و در پایان اگر مردباشی آرزومندم زن خوبی داشته باشی و اگر زنی شوهر خوبی داشته باشی كه اگر فردا خسته باشید یا پس فردا شادمان بازهم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید اگر همه اینها كه گفتم برایت فراهم شد دیگر چیزی ندارم برایت آرزو كنم ............ " ویكتور هوگو "

هیچ نظری موجود نیست: