۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه

سهم من



دیشب نازکتر از حریر مهتاب به خیالم آمدی


ای دور از دست


و من خروشانتر از امواج مواج دریا


در پی تو


سخت خود را به سینه‌ی ساحل میکوبیدم


و سهم من اما


فقط


مشتی شن میشد


و تو ای مهتاب من


با لبخند


تکاپوی مرا نظاره می کردی


چه آرام و باشکوه .......
دلنوشته

هیچ نظری موجود نیست: