۱۳۸۷ مرداد ۱۰, پنجشنبه

برزخ


از برزخ رویا و حقیقت بیرون بیا

راهی به جز گریز در پیش رو نداری

تا کی میتوانی درین برزخ بمانی؟

خود را برهان


****************************

''آنگاه که مرا می ستایی ''

تپش های قلبت

چونان تندبادی

از فراسوی گفته‌هایت

می وزد

بودنت پنهان و فراموش نشدنی ست

در خاطرم می مانی

در پریشانی میان رویاها و نفس هایم


دلنوشته

۲ نظر:

Unknown گفت...

با سلام
با وجود اينكه چند روز است خورشيد را نديدم،‌اما تشعشعات نوراني و قشنگش را حس مي كنم.

خيلي زيبا و قشنگ بود.
يا حق

ناشناس گفت...

Hello & Greetings,

It's an adventure to visit
your great web blog site.
Good work, and keep up.

Andrew
An invitation to you:
to visit, publish & contribute
at http://egogooglogy.blogspot.com/